موتور گازی
نوشته شده توسط : arman

 

یارو پشت خودروی آخرین سیستم نشسته بود،داشت 180تا تو اتوبان می رفت.
یهو می بینه یک موتور گازی ازش جلو زد!
خیلی شاکی می شه،پارو می گذاره رو گاز،با سرعت 200 تا از بغل موتوره رد می شه.
چند لحظه واسه خودش خوش وخرم می ره،یهو می بینه موتور گازیه ازش جلو زد!
دیگه پاک قاط می زنه،پا رو می گذاره رو گاز،با 240 تا ازموتوره جلو می زنه،همین جور داشت با آخرین سرعت می رفت که یهو می بینه،موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!
طرف کم می آره،راهنما می زنه و به موتوریه علامت می ده بزنه کنار.
خلاصه دو تایی کنار اتوبان توقف می کنن.
راننده ماشین پیاده می شه،می ره جلو موتوریه و می گه:"من مخلصتم،فقط بگو چطور با این موتور گازی از من جلو می زدی؟"
موتوریه با رنمگ پریده،نفس زنان می گه:خدا پدرت رو بیامرزه که واستادی...آخه...کش شلوارم گیر کرده بود به آینه بغل ماشینت.




:: برچسب‌ها: موتور گازی -ماشین داستان ,
:: بازدید از این مطلب : 1504
|
امتیاز مطلب : 261
|
تعداد امتیازدهندگان : 67
|
مجموع امتیاز : 67
تاریخ انتشار : شنبه 21 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
payaamxxx@gmail.com در تاریخ : 1389/12/23/1 - - گفته است :
خیلی قشنگ بود افرین انرژی مثبت دادی

payaamxxx@gmail.com


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: